خلاصه داستان : یک مرد مسلمان سابقه دار با افسر آزادی مشروطش پیوند دوستی می بندد، اما در ادامه...

خلاصه داستان : "رودی" یک دوربین در مغزش کار گذاشته است. او توسط یک تهیه کننده تلویزیونی استخدام می شود تا یک مستند درباره بیماری لاعلاج Katherine Mortenhoe بسازد. سپس تکه فیلم هایش در قالب یک سریال به نام "Death Watch" از تلویزیون پخش می شود...

خلاصه داستان : «عیسای ناصری» (دافو) نجاری سخت کوش است. درد و رنج انسان ها و یوغ اسارتی که بر گردن آنان است، او را بر می انگیزد تا خانه و خانواده اش را ترک کند و چشم بر شادی های کوچک و بزرگ ببندد و رسالت الهی خود را آغاز کند...

خلاصه داستان : "بوفالو بیل" تصمیم دارد نمایش خود از غرب وحشی را به زودی آماده کند و "رئیس سیتینگ بول" می پذیرد در نمایش او ایفای نقش کند.اما او انگیزه پنهانی برای خود دارد که پای رئیس جمهور و "ژنرال کاستر" را به میان می کشد...

خلاصه داستان : به هنگام افتتاح شعبه ی جدید یک شرکت بزرگ ژاپنی در لس آنجلس، جنازه ی زنی در اتاق کنفرانس پیدا می شود و «بازرس وب اسمیت» (اسنایپس) با سرپرستی «جان کانر» (کانری)، یکی از کارشناسان باتجربه ی پلیس (که سال های بسیاری را در ژاپن گذرانده) تحقیقات را آغاز می کند...

خلاصه داستان : یک سفینه ی فضایی که «بنسن» (کایتل) سرنشین آن است، به ایستگاه تحقیقاتی ساترن 3، در تایتان، یکی از قمرهای رحل می پیوندد. او هنگام ورود با دانشمندی به نام «آدام» (داگلاس) و دستیار- محبوبه اش، «الکس» (فوسیت) آشنا می شود.

خلاصه داستان : وین، زنی آمریکایی که به نظر می رسد قصد خودکشی داشته از اوردوز قرص به بیمارستان منتقل می شود. یک کارآگاه پلیس متوجه نقش معشوق او، یک پروفسور روانشناسی در این ماجرا می شود. در حالیکه پزشکان تلاش می کنند زندگی او را نجات دهند، کارآگاه از پروفسور بازجویی کرده و با فلش بکهایی این ماجرا را به تصویر می کشد...

خلاصه داستان : مامور گشت مرزی آمریکا،"چارلی اسمیت" می خواهد کار خوبی برای خود و همسرش انجام دهد.اما وقتی زنی جوان کودک خود را از دست می دهد و ربایندگان قصد فروش او را در بازار سیاه می کنند،"چارلی" تصمیم می گیرد به او کمک کند و در مقابل فسادی که او را در بر گرفته مقابله کند...

خلاصه داستان : "هری ولنتینی" و "مو دیکشتاین" ماموران گروه مافیای "کستلو" هستند.آنها برای شرط بندی بر روی یک اسب مسابقه فرستاده می شوند اما بر روی اسب اشتباهی شرط بسته و 250000 دلار بدهکار می شوند.به آنها بطور جداگانه ای پیشنهاد می شود برای پرداخت بدهی خود یکدیگر را به قتل برسانند و...

خلاصه داستان : نیک و فرانک هر دو پلیس بوده اند. یک رسوایی باعث می شود نیک نیروی پلیس را ترک کند، حالا یک قاتل سریالی پلیس را مجبور می کند تا او را برگردانند. نیک متوجه می شود که او می خواهد برای فرانک تله بگذارد، بنابراین خودش به تنهایی بدون دخالت پلیس مجبور است این قاتل سریالی را به دام اندازد...